سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حضرت پادشاه

بسم رب الزهرا...

یا زهرا...

زمانی که برای اولین بار مستند شهید پورهنگ رو دیدم، به زندگی این شهید بزرگوار غبطه خوردم و با خودم فکر کردم 

که خود شهید پورهنگ چه اخلاق و رفتار و اعتقاداتی داشته که خدا همچین همسری قسمتش کرده! واقعا به معنی واقعی 

کلمه ایشون یک شیر زن هستن!

واقعا وقتی صحبت کردن این خانوم رو میبینم، ذره ای ناراحتی، غم و یا آثاری از پشیمانی در چهره این خانوم نمیبینم!

حتی ذره ای بغض به خاطر غم از دست دادن همسرشون در لحن ایشون دیده نمیشه!

واقعا عججب اخلاصی داشته شهید پورهنگ!

خدایا من که غیر از تو کسی رو ندارم، خودت خوب منو میشناسی، برای این داستان تمام اخلاصمو میذارم وسط، پس 

خودت هوای منم داشته باش، به حق حضرت زهرا سلام الله علیها.

اینم لینک های دانلود مستند شهید پورهنگ

http://s9.picofile.com/file/8282687800/Shahid_Poorhang_1.flv.html
http://s8.picofile.com/file/8282692592/Shahid_Poorhang_2.flv.html
http://s9.picofile.com/file/8282694726/Shahid_Poorhang_3.flv.html
http://s9.picofile.com/file/8282697476/Shahid_poorhang_4.flv.html
http://s9.picofile.com/file/8282700176/Shahid_Poorhang_5.flv.html
http://s9.picofile.com/file/8282701850/Shahid_Poorhang_6.flv.html

نوشته شده در دوشنبه 95/10/27ساعت 11:19 عصر توسط ژولیده نظرات ( ) |

بسم رب الزهرا...


عمر انسان چقدر زود میگذره!


یا زهرا...


یا زهرا...


نوشته شده در سه شنبه 95/10/21ساعت 7:46 صبح توسط ژولیده نظرات ( ) |

بسم رب الزهرا...


یا زهرا...


آقای رضایی امروز مجددا در مورد شیر در زنجیر، حیدر رزمندگان اسلام، حاج احمد متوسلیان، افاضاتی فرمودن!

آقا محسن دست از سر ما بردار

دست از سر عشق ما بردار

شما کجا و حاج احمد کجا!

شما کجا و شیر در زنجیر کجا!

شما کجا و حیدر رزمندگان کجا!

چه شیهایی که به یاد حاج احمد گریه نکردم!

چه شب هایی که با عکس حاج احمد نخوابیدم!

آقا دست از سر این دل ما بردار

چیکار به حاج احمد دارید

شماها سیاست بازانی بیش نیستید

دوباره چیشده که یادی از احمد متوسلیان کردی

دوباره چی تو سرتون دارید

امروزهم دوباره چشمان مارو خیس کردی

آقا بی خیال دل ما شو

شماها رفیقان نیمه راهی بیش نیستید!

اینقدر با اعصاب و روان ما بازی نکنید

اینقدر با روح و روان ما بازی نکنید

اجازه بدین تو حال خودمون باشیم

هیچوقت فراموش نمیکنم در دوران نوجوونی چه فکرها و خیالاتی با یاد و خاطره حاج احمد متوسلیان تو سرم میپروروندم!

آقا محسن بی خیال شو برادر...

یا زهرا...


نوشته شده در چهارشنبه 95/10/15ساعت 6:3 عصر توسط ژولیده نظرات ( ) |

بسم رب الزهرا...


یادش بخیر...

یادمه قدیما بچه های پارسی بلاگ، وقتی باهم شوخی میکردم از یه لغت به نام ((دی)) استفاده میکردن


یا زهرا...


یا زهرا...


نوشته شده در دوشنبه 95/10/6ساعت 10:27 عصر توسط ژولیده نظرات ( ) |

بسم رب الزهرا...


امروز صبح زود، زمانیکه تو مسیر دانشگاه بودم، وقتی رسیدم پایانه، یکی از کارگرهای زحمت کش رو دیدم که از شدت سرما تو اون صبح زود، دقیقا چسبیده بود به اگزوز اتوبوس و قصد داشت خودش رو گرم کنه!


وقتی اون صحنه رو دیدم، یاد چندین سال پیش خودم افتادم، زمانیکه تو ارتفاع 10 طبقه که زیر پامون هم خالی بود، وقتی میخواستم خودمو گرم کنم تو اون ارتفاع روی تیر آهن نرمش میکردم و خودمو گرم میکردم!


خدا به حق خانوم حضرت زهرا سلام الله علیها همه کارگرهای زحمت کش این مملکت رو که ضعیف ترین قشر تو این مملکت هستن ، حقظ کنه...


یا زهرا...


یا زهرا...


یا زهرا...


نوشته شده در پنج شنبه 95/10/2ساعت 6:26 عصر توسط ژولیده نظرات ( ) |